گاروتمان در زرتشتیسم

گاروتمان (Garothman یا Garōdmān)، که در زبان اوستایی به معنای «خانه سرود» یا «خانه اهورامزدا» است، بالاترین بهشت در دین زرتشتی به شمار می‌رود و قلمرو نهایی حقیقت، نور و جاودانگی است. این مفهوم عمدتاً در گات‌ها (سرودهای زرتشت، بخشی از اوستا)، یسناها و وندیداد توصیف شده و توسط زرتشت (حدود ۱۵۰۰–۱۰۰۰ ق.م) بنیان نهاده شده است. گاروتمان در بالاترین سطح کیهان، فراتر از ستارگان، ماه و خورشید قرار دارد و مستقیماً اقامتگاه اهورامزدا، خدای یگانه و خیر مطلق، است. ورود به آن برای اشوان (راستگویان و پارسایان) است که در آزمون نهایی فراشوکرتی (نوسازی جهان) موفق شوند؛ روح پس از مرگ از پل چینوات عبور می‌کند، جایی که اعمال با ترازوی عدالت سنجیده می‌شود.

تصویر گاروتمان مکانی نورانی و بی‌نهایت است با کاخ‌هایی از نور خالص، باغ‌های ابدی پر از درختان هوم (گیاه مقدس) و چشمه‌های آب حیات. دیوارها از کریستال و طلا ساخته شده‌اند، و هوا پر از سرودهای آسمانی (مانند یسناها) است که امشاسپندان (فرشتگان مقدس مانند وهومن برای اندیشه نیک، اشا برای حقیقت، و اسپنتا آرمیتی برای پارسایی) آن را می‌خوانند. ساکنان – پیامبران، اشوان و فْرَوَهرهای (روح‌های نگهبان) نیکوکاران – بدن‌هایی نورانی و غیرمادی دارند، بدون نیاز به غذا یا خواب، و در حضور مستقیم اهورامزدا زندگی می‌کنند. رودخانه‌های اردویسور اناهیتا (الهه آب‌ها) جریان دارد، و درختان چیدرَستَر میوه‌های جاودانگی تولید می‌کنند. هیچ تاریکی، سرما یا رنجی وجود ندارد؛ همه چیز در هارمونی کامل با اشا (نظم کیهانی) است.

در گات‌ها (یسن ۳۰)، زرتشت گاروتمان را پاداش برای انتخاب اشا بر دروج (دروغ) توصیف می‌کند: «آنان که اندیشه، گفتار و کردار نیک دارند، به خانه سرود می‌رسند.» پس از مرگ، روح سه روز بر بدن می‌ماند، سپس به پل چینوات می‌رود؛ اگر اعمال نیک غالب باشد، دوشیزه‌ای زیبا (دئنا، وجدان) روح را هدایت می‌کند و بوی خوش گاروتمان حس می‌شود. در مقابل، گناهکاران به دوزخ (دروج‌دمَنا) سقوط می‌کنند. در فراشوکرتی، سوشیانت (نجات‌دهنده) جهان را نوسازی می‌کند، مردگان قیام می‌کنند، و حتی برخی گناهکاران پس از پاکسازی به گاروتمان صعود می‌کنند – نشان‌دهنده رحمت نهایی اهورامزدا.

لذت‌ها در گاروتمان عمدتاً روحانی هستند: اتحاد با اهورامزدا، شنیدن سرودهای ابدی، و مشارکت در خلقت نیک. روابط خانوادگی حفظ می‌شود، و اشوان با فْرَوَهرهای اجداد اتحاد می‌یابند. هیچ لذت مادی خام یا جنسی وجود ندارد، زیرا تمرکز بر خلوص و حقیقت است. امشاسپندان و یزدان‌ها (فرشتگان) خدمت می‌کنند، و ساکنان در پرستش اهورامزدا شادی می‌کنند.

این مفهوم در امپراتوری هخامنشی (مانند کتیبه‌های داریوش) و ساسانی تأثیر داشت، جایی که شاهان خود را اشوان می‌دانستند. در پارس‌های هند و ایران مدرن، مراسم نووز (جشن نوروز) و گاهنبارها برای گاروتمان دعا می‌کنند. گاروتمان نماد پیروزی نهایی خیر بر شر (انگره‌مینو) است و انگیزه‌ای برای زندگی اخلاقی در دوآلیسم زرتشتی فراهم می‌کند، که یکی از قدیمی‌ترین مفاهیم بهشت ابدی در تاریخ ادیان است.


previous page next page