تیان در کنفوسیانیسم و تاوئیسم چینی

تیان (Tian)، که به معنای «آسمان» است، مفهومی محوری در فلسفه و دین چینی به شمار می‌رود و به عنوان بهشت یا قلمرو برتر در کنفوسیانیسم و تاوئیسم تفسیر می‌شود. این مفهوم ریشه در متون کهن مانند شی‌جینگ (کتاب سرودها) و شوجینگ (کتاب اسناد) دارد و توسط کنفوسیوس (۵۵۱–۴۷۹ ق.م) در آنالکت‌ها، منسیوس در کتاب منسیوس، و لائوتسه در تائو ته چینگ گسترش یافته است. تیان نه خدایی شخصی مانند ادیان ابراهیمی، بلکه نیرویی کیهانی، اخلاقی و طبیعی است که هارمونی جهان را حفظ می‌کند. در کنفوسیانیسم، تیان بهشت اخلاقی برای نیکوکاران و امپراتوران عادل است؛ در تاوئیسم، قلمرو جاودانگان (xian) با طبیعت هم‌آهنگ. ورود به آن بر اساس رعایت اصول اخلاقی (در کنفوسیانیسم) یا اتحاد با تائو (در تاوئیسم) است.

در کنفوسیانیسم، تیان «مندات آسمان» (Tianming) را اعطا می‌کند که مشروعیت حاکمان را تعیین می‌کند؛ امپراتورانی مانند یائو و شون که لی (آداب)، رن (انسان‌دوستی) و یی (عدالت) را رعایت کنند، به تیان صعود می‌کنند و با اجداد اتحاد می‌یابند. بهشت تیان مکانی هارمونیک با کاخ‌های آسمانی، باغ‌های ابدی و رودخانه‌های زلال است که اجداد (شین) در آن ساکن‌اند. ساکنان – فیلسوفان پارسا،官员 عادل و خانواده‌های وفادار – در آرامش ابدی زندگی می‌کنند، با ادامه روابط خانوادگی و پرستش اجدادی. هیچ رنج یا آشوبی وجود ندارد؛ هوا همیشه متعادل است، و درختان میوه‌های جاودانگی تولید می‌کنند. منسیوس تیان را نیرویی اخلاقی می‌داند که نیکوکاران را پاداش می‌دهد و ستمگران را مجازات می‌کند، حتی با سقوط سلسله‌ها.

در تاوئیسم، تیان بخشی از سه‌گانه تیان-دی-رن (آسمان-زمین-انسان) است و قلمرو جاودانگان است که با تمرین‌های آلchemical (مانند نِی‌دان و مصرف اکسیرها) به دست می‌آید. لائوتسه تیان را تجسم تائو می‌بیند: مکانی طبیعی با کوه‌های مقدس (مانند کون‌لون)، غارهای جادویی و هلوهای جاودانگی که هر سه هزار سال میوه می‌دهند (مانند داستان شی‌وانگ‌مو). جاودانگان بدن‌هایی سبک و نورانی دارند، بر ابرها پرواز می‌کنند، و با حیوانات افسانه‌ای مانند اژدها و ققنوس همزیستی می‌کنند. لذت‌ها شامل مدیتیشن در طبیعت، نواختن موسیقی تائویی و روابط هماهنگ با کیهان است؛ هیچ مرگ یا پیری وجود ندارد. چوانگ‌تسه در کتاب خود تیان را نماد آزادی از تمایلات دنیوی توصیف می‌کند، جایی که انسان با جریان طبیعی یکی می‌شود.

هر دو سنت تیان را ابدی اما پویا می‌بینند: در کنفوسیانیسم اجتماعی و اخلاقی، در تاوئیسم فردی و عرفانی. مراسم‌هایی مانند قربانی به تیان (در دربار امپراتوری) یا تمرین‌های چی‌گونگ برای صعود به تیان رایج بوده است. در پورانه‌های چینی مانند شان‌های جینگ، تیان با ستارگان و فلک مرتبط است.

این مفهوم در تاریخ چین تأثیر عمیقی داشته؛ انقلاب‌ها با ادعای از دست رفتن مندات تیان توجیه می‌شدند، و تاوئیسم الهام‌بخش برای پزشکی سنتی و هنرهای رزمی بوده است. در دوران مدرن، تیان در فلسفه نئوکنفوسیانی (مانند وانگ یانگ‌مینگ) و جشنواره‌های سنتی مانند چینگ‌مینگ (گرامیداشت اجداد) زنده است. تیان تجسمی از هارمونی کیهانی چینی است که اخلاق، طبیعت و ابدیت را در هم می‌آمیزد و امید به عدالت و جاودانگی را در فرهنگی چندلایه فراهم می‌کند.


previous page next page