بهشت در الهیات مسیحی، قلمرو نهایی حضور خداوند و پاداش ابدی برای مؤمنان توبهکار است که اغلب به عنوان «آسمان» یا «پادشاهی خدا» توصیف میشود. این مفهوم ریشه در عهد عتیق و عهد جدید دارد، اما عمدتاً در کتاب مکاشفه یوحنا (فصلهای ۲۱ و ۲۲) به تفصیل بیان شده است. بهشت نه مکانی فیزیکی در آسمان آبی، بلکه بعدی روحانی و تحولیافته است که پس از قیامت عمومی و داوری نهایی آشکار میشود. ورود به آن منحصراً از طریق ایمان به عیسی مسیح به عنوان نجاتدهنده، توبه از گناهان و زندگی مطابق با آموزههای انجیل امکانپذیر است؛ کاتولیکها مفهوم برزخ (purgatory) را برای پاکسازی گناهان جزئی اضافه میکنند، در حالی که پروتستانها ورود مستقیم را تأکید میکنند.
تصویر بهشت در مکاشفه، شهری مقدس به نام «اورشلیم جدید» است که از آسمان فرود میآید. ابعاد آن مکعبی کامل با طول، عرض و ارتفاع ۱۲٬۰۰۰ استادیا (حدود ۲٬۲۰۰ کیلومتر) است، ساختهشده از طلای خالص شفاف، با دیوارهایی از یشب و دوازده دروازه از مروارید تکتک. خیابانها از طلای ناب هستند، و دوازده پایه دیوار با نام رسولان و جواهراتی مانند یاقوت، زمرد و آمتیست تزئین شدهاند. هیچ معبدی لازم نیست، زیرا خداوند و بره (عیسی مسیح) خود معبد هستند و نور آنها شب را حذف میکند. درخت زندگی در مرکز شهر قرار دارد که دوازده نوع میوه ماهانه تولید میکند و برگهایش برای شفا ملتها است؛ رودخانه آب حیات از تخت خداوند جریان دارد.
زندگی در بهشت فاقد هرگونه رنج است: «خداوند هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد؛ و مرگ دیگر نخواهد بود، و ماتم و ناله و درد دیگر نخواهد بود» (مکاشفه ۲۱:۴). ساکنان بدنهای قیامیافته و جاودانه دارند، مشابه بدن مسیح پس از قیامت – بدون بیماری، پیری یا نیازهای جسمانی. لذتها عمدتاً روحانی هستند: پرستش مداوم خداوند با فرشتگان و قدیسان، شنیدن موسیقی آسمانی، و اتحاد ابدی با عزیزان مؤمن. عیسی در متی ۲۲:۳۰ تأکید میکند که در بهشت ازدواج یا روابط جنسی وجود ندارد، زیرا ساکنان «مانند فرشتگان» هستند و عشق خالص الهی جایگزین میشود. با این حال، شادی کامل از دیدن چهره خداوند (beatific vision در الهیات کاتولیک) ناشی میشود.
در عهد عتیق، بهشت با باغ عدن مرتبط است که پیشنمایشی از بهشت نهایی بود، اما پس از سقوط انسان از دست رفت. عیسی در اناجیل از «پادشاهی آسمان» به عنوان مکانی آمادهشده برای صالحان سخن میگوید، با تشبیههایی مانند ضیافت عروسی. پولس رسول در نامهها بهشت را «سومین آسمان» مینامد و تجربیات شخصی خود را توصیف میکند. در قرون وسطی، متفکرانی مانند توماس آکویناس بهشت را به عنوان اتحاد عقل و اراده با خداوند تحلیل کردند.
در دوران مدرن، شاخههای evangelical بر رپچر (برگرفتن ناگهانی مؤمنان) تأکید دارند، در حالی که لیبرالها بهشت را نمادین میبینند. بهشت مسیحی نماد پیروزی نهایی خیر بر شر است، جایی که عدالت الهی تحقق مییابد و مؤمنان در حضور ابدی خداوند شادی میکنند. این مفهوم انگیزهای برای زندگی اخلاقی و امید در میان سختیها بوده و در هنر، موسیقی (مانند اوراتوریوهای هندل) و ادبیات مسیحی بازتاب یافته است.